ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
قسمت 1
«ما لعبده کانیم و فلک لعبده باز
از روی حقیقتی نه از روی مجاز
چندیست برون آمدیم زین صندوق
باید که درون آن رویم یک یک باز»
میلاد
نور،....، صدا ، ...، حرکت ،....، آغاز
دو قناری دو ساز یک آواز
نور گردون گرد آمبولانس
که می رقصه رو تابلوی اورژانس
و برانکاو( که نه تخت روان )
دخترک روی تخت ناله کنان
-------------------------
مادر پیر رو به قبله بنشسته
دست در تسبیح به ذکر پیوسته
رَبی، لـَکَ سَجَدة ُو َبـِکَ آمَنة ُ
وَلـَکَ اسَلمَة ُوَ عـَلِیکَ تـَوَکـَلة ُ
وَ اَنتَ رَبی و سَجـَدة وَجهی ِ
به حق محمد و فاطمه و علی
و باز هم تکرار و باز دیگر بار
که یا مـُقلب القلوب و الابصار
------------------------------
همسری منتظر و رویایی
چشم دوخته به بخش مامایی
تصویر مبهم غنچه ای در باد
صدای گریه یک نوزاد
مژده مژده ، دختره دختـر
سالمه هم خودش و هم مادر
------------------------------
مادر مهربان و سجده بر مهرش
گریه ای بی امان از شکرش
اینچنین شد قصه ای آغاز
دو قناری دو ساز یک آواز
بد نبود